در روز قدس، آرمانهای اسلامی و انقلاب را در کف خیابانها به رفراندم خواهیم گذاشت
تاریخ انتشار: ۱۱ فروردین ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۷۴۲۸۱۲۵
معاون استاندار فارس گفت: ما در دو هفته آینده در روز قدس مجددا آرمانهای اسلامی و انقلاب را در کف خیابانها به رفراندم خواهیم گذاشت تا جهانیان ببینند مردم ایران علی رغم همه مشکلات و کارشکنیها راه خود را تشخیص داده و از این راه بر نمی گردد. - اخبار استانها -
به گزارش خبرگزاری تسنیم از شیراز، اسماعیل محبیپور در سخنرانی پیش از خطبههای نمازجمعه امروز شیراز، اظهار داشت: ذکر ایام الله توصیه قرآنی برای ملت ایران است تا بدین وسیله نعمات الهی مورد توجه قرار بگیرد و مردم قدر نعمات را بدانند و برای حفظ این نعمتها تلاش کنند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
معاون سیاسی، امنیتی و اجتماعی استانداری فارس ادامه داد: ایام الله روزی است که قدرت الهی به بروز و ظهور میرسد؛ در دوران پیامبران الهی معجزات و وقایع مهم در این ایام رخ داده و در تاریخ سیاسی اسلام زمانهایی که در آن پرچم اسلام برافراشته و مستحکم شده و دشمنان اسلام و انسانیت به زباله دادن تاریخ سپرده شدند با نام ایام الله نامگذاری شدهاند.
محبیپور اضافه کرد: یومالله 12 فروردین سال 1358 یکی از این وقایع مهم است که امروز در آستانه فرا رسیدن آن قرار گرفتهایم؛ در چنین روزی نظام جمهوری اسلامی توسط مردم انتخاب شد. یومالله 12 فروردین یکی از معجزاتی است که کمتر از دو ماه پس از پیروزی انقلاب اسلامی رخ داد.
وی ادامه داد: انقلاب 57 با قریب 50 سال مجاهدت امام خمینی (ره) و تلاش همه کسانی که پیرامون ایشان قرار گرفتند در شهرها و روستاها و در خارج از کشور به ثمر نشست. شرایط پیروزی این انقلاب به نحوی بود که مردم فرمایشات امام خمینی را به دیده منت میگذاشتند و هر آنچه ایشان فرمایش میکردند را با جان و دل میپذیرفتند.
محبیپور بیان کرد: حضرت امام در تبیین اینکه ما در تحقق انقلاب اسلامی به دنبال چه چیزی هستیم از ماهها قبل از پیروزی انقلاب عبارت جمهوری مبتنی بر حکومت اسلامی را مطرح کردند. زمانی که انقلاب به پیروزی رسید یکی از فرمایشات امام خمینی این بود که باید نوع حکومت به رفراندم گذاشته شود و مردم آنچه که قرار است در کشور حاکمیت داشته باشد را انتخاب کنند.
معاون سیاسی، امنیتی و اجتماعی استانداری فارس عنوان کرد: اگر ملت ایران و موسسان نظام جمهوری اسلامی مانند مؤسسین سایر انقلابهای جهان که رژیمشان را بی توجه به مردم دگرگون کردند بودند در آن مقطع زمانی هیچ اتفاقی نمیافتاد.
وی بیان کرد: زمانی که امام خمینی(ره) اعلام کردند که جمهوری اسلامی حکومتی مردمی است که از قوانین اسلامی تبعیت کند گروههای مخالف و معاند که خود را شریک انقلاب در سرنگونی رژیم شاهنشاهی میدانستند شروع به سهمخواهی کردند. آنها میگفتند اگر قرار است مردم نمایندگان مجلس و اعضای شوراهای شهر و روستا را انتخاب کنند پس نقش سیاسی و سهم ما از انقلاب چه میشود؟ امام فرمودند همه در چارچوب جمهوری اسلامی و توسط مردم باید به این مناسک و موقعیتها برسند.
محبیپور یادآوری کرد: این مخالفتها کار را به جایی رساند که انقلاب نوپای ما درگیر فعالیتهای تفرقه افکن از ترکمن تا خوزستان، از خوزستان تا کردستان، از کردستان و سیستان و بلوچستان شود. چهار گوشه کشور را دستکاری امنیتی کردند تا به هر ترتیبی رفراندم جمهوری اسلامی برگزار نشود. کسانی که دست به این عمل زدند وابسته به شرق یا وابسته به غرب بودند و مخالف بودند که این مدل جدید از حاکمیت در جهان خود را نشان دهد.
معاون سیاسی، امنیتی و اجتماعی استانداری فارس با بیان اینکه امام خمینی (ره) همواره تأکید داشتند که برای ایجاد حاکمیت باید رایگیری و تعداد مخالف و موافق مشخص شود، گفت: این چنین شد که رفراندم در دو روز برگزار شد و در روز 12 فروردین آرا مردم اعلام شد؛ بر اساس این رأی گیری 98.2 مردم به جمهوری اسلامی رأی مثبت دادند و این سند افتخار برای انقلاب اسلامی شد.
وی گفت: گرامیداشت روز 12 فروردین ماه اعلام مجدد به همه جهان است که این حکومت توسط مردم انتخاب شده است، اما انقلاب ما با رفراندم جمهوری اسلامی به پایان نرسید و بر خلاف سایر انقلابها که به محض تعیین حاکمیت مردم کنار گذاشته میشوند و جریانهای سیاسی وارد معرکه می شوند و سهم خواهی میکنند این انقلاب مسیر خود را به پشتوانه مردم ادامه داد.
محبیپور با بیان اینکه رهبر معظم انقلاب پنج مرحله برای انقلاب اسلامی ذکر کردند ایجاد انقلاب اسلامی با دگرگونی بزرگ و سرنگونی رژیم شاهنشاهی، ایجاد نظام سیاسی اسلامی، ایجاد دولت اسلامی، ایجاد جامعه اسلامی و ایجاد تمدن نوین اسلامی را پنج مرحله انقلاب اسلامی دانست و گفت: سخنان رهبر معظم انقلاب هم در این خصوص شنیدنی است و ایشان در سخنرانیها در برابر نالههای ناامید کننده و فریادهای شکننده دشمنان به این جملات اشاره میکنند که ما امروز در محاسبات مان نباید دچار اشتباه شویم و نباید بگذاریم تهدید دشمنان اثرگذار باشد. امروز نبرد جمهوری اسلامی با استکبار که با انقلاب آغاز شد و همچنان با قوت ادامه دارد همان نبرد پیامبران با شیاطین انس و جن است. ما به دنبال آرمانهای بلند هستیم.
وی بیان داشت: ما به دنبال تشکیل جامعه اسلامی، نظام اسلامی، کشور اسلامی و امت اسلامی و تحقق بخشیدن به آرزوهای بزرگ پیامبران و صدیقان و شهیدان هستیم؛ با این آرمانگرایی است که در طول 44 سال گذشته امام خمینی و رهبر معظم انقلاب به پشتوانه مردم ایستادهاند.
معاون سیاسی، امنیتی و اجتماعی استانداری فارس افزود: انقلاب ما زمانی به پیروزی رسید که دو نظام سلطه یعنی نظام شرق کمونیست و نظام غرب کاپیتالیسم جهان را به دو قسمت تقسیم کرده بودند. جمهوری اسلامی این معادله را به هم زد و از روز اول فریاد زد «نه شرقی، نه غربی، جمهوری اسلامی» و پای این فریاد ایستاد. البته از نظر نظام شیطانی سلطه این گناه، گناه نابخشودنی بود و تمام تلاش خود را برای پشیمان کردن مردم از نظام جمهوری اسلامی به کار گرفتند. اما همه اقدامات آنها به بن بست رسید.
وی بیان کرد: دشمنان امروز در یک بسته آماده دست به جنگ ترکیبی میزنند. آنها عنوان میکنند همه گزینهها روی میز است و از همه ابزارهای اقتصادی و تحریم و ابزارهای تهاجم فرهنگی استفاده میکنند تا به نظام ضربه بزنند، ولی به اذن خداوند متعال و با پشتیبانی امام زمان (عج) جمهوری اسلامی سرفراز است. اگر ملت ایران سرفراز نبود دشمنان دشمنی نمیکردند. دشمنی دشمنان نشان دهنده صحیح بودن راه ملت ایران است.
محبیپور اضافه کرد: دشمنان در وقایع سال گذشته شبهاتی برای مردم ایجاد کردند که گفتند جمهوری اسلامی باید دوباره به رفراندم گذاشته شود. این در حالی است که در تاریخ سیاسی جهان هیچ کشور و نظامی را سراغ نداریم که در هنگام استقرار خود را به رفراندم بگذارد. رفراندم زمانی است که رژیمی با کودتا، انقلاب و از بین رفتن رهبر سرنگون شود؛ لذا این ادعا ادعایی واهی است.
وی افزود: حرف ما به نظام سلطه این است که اگر قصد ایجاد نظام سیاسی مردم سالار دارد در کشور اشغال شده فلسطین رفراندم برگزار کنند تا مطالبات مردم را متوجه شوند. در بسیاری از کشورهای غربی جنایاتی بر علیه مردمانشان رقم میزنند، اما ادعای برگزاری رفراندم برای ایران دارند. این ادعایی واهی و پوچ و عملیاتی روانی است.
معاون استاندار فارس گفت: مردم ایران در صحنههای مختلف انقلاب و راهپیماییهای مختلف وارد صحنه شدند و همواره حضوری گسترده داشتهاند. راهپیمایی 22 بهمن سال گذشته یک برگ پر افتخار بر سینه مردم فارس بود.
محبیپور افزود: ما در دو هفته آینده در روز قدس مجددا آرمانهای اسلامی و انقلاب را در کف خیابانها به رفراندم خواهیم گذاشت تا جهانیان ببینند مردم ایران علی رغم همه مشکلات و کارشکنیها راه خود را تشخیص داده و از این راه برنمی گردد؛ راهی که جمهوری اسلامی انتخاب کرده است حل مشکلات همگام با حضور مردم است که در عمر دو ساله دولت سیزدهم بسیاری از این مشکلات برطرف شد.
وی با بیان اینکه جشن 12 فروردین جشن ملی است باید آن را یادآور شویم تا تاریخ تحریف نشود و دشمن سیاستهای خود را به مرحله اجرا نگذارد، گفت: امروز مشکلات در صادرات و واردات به حداقل رسیده و بدهی کشور ر ماه به ماه پرداخت شده است؛ در همین استان فارس کارخانههای بسیاری احیا شدند و این اتفاقات زیر پرچم جمهوری اسلامی رقم خورده است.
انتهای پیام/
منبع: تسنیم
کلیدواژه: امنیتی و اجتماعی استانداری فارس جمهوری اسلامی انقلاب اسلامی معاون سیاسی امام خمینی ملت ایران محبی پور
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.tasnimnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «تسنیم» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۴۲۸۱۲۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
جنجال نظرات مهدی نصیری درباره شاهزاده پهلوی و اپوزیسیون!
آفتابنیوز :
مهدی نصیری، چپ سابقاً انقلابی و سوپر منتقد جمهوری اسلامی که از درون ایران سیاستهای حکومت را با تندترین ادبیات نقد و به ساختارها حمله میکرد طی روزهای گذشته بدون هیچ مشکلی از ایران خارج شد و به اتفاق همسرش برای یک سفر سه ماهه و دیدن فرزند خود به کانادا رفت.
به نوشته سازندگی، او در اولین فرصت نیز در گفتوگویی با تلویزیون بیبیسی در اقدامی شاذ و عجیب خواستار آن شد که اپوزیسیون شکاف بین مصطفی تاجزاده و رضا پهلوی را با یک اتحاد پر کند. او مدعی است که پادشاهی مشروطه و جمهوریخواهی میتوانند متحد شوند. نصیری از مهندس میرحسین موسوی، مصطفی تاجزاده، نرگس محمدی و فائزه هاشمی به عنوان افراد اصلاحطلبی نام برد که میتوانند این جریان جدید را پوشش بدهند و برای رفع مشکلات کشور با سلطنتطلبان چارهاندیشی کنند.
پیش از بررسی این پیشنهاد عجیب و غیرمعمول باید پرسید که مهدی نصیری کیست و از چه جایگاهی چنین نسخهای میپیچد؟ او اصلاحطلب است؟ خیر. آزادیخواه است؟ چنین چیزی در کارنامه او بهخصوص در سالهایی که مدیرمسئول روزنامه کیهان بود، دیده نمیشود. چه آنکه مقالات تندوتیز و افشای نیمه پنهان روشنفکران، سیاستمداران و هنرمندان در دوره او در کیهان راهاندازی شد تا با تندرویهای بسیار پنجه بر صورت این افراد بکشد.
هنوز فراموش نشده زمانی که او در غوغای جوانی سیر میکرد، چگونه مهندس بازرگان که دو برابر سن او در امر سیاسی کار کرده بود را تمسخر میکرد و وی را تخفیف میداد. با این حال مهدی نصیری در سالهای اخیر به ناگهان مسیر سیاسی خود را از چپ رادیکال انقلابی به راست افراطی و سلطنتطلب تغییر داد و با راهاندازی یک کانال تلگرامی آنچنان مطالب تند و تیزی علیه حاکمیت نوشت که برای کسانی که او را میشناختند، حیرتانگیز بود.
کسانی که کیهان اواخر دهه ۶۰ و اوایل دهه ۷۰ را میخواندند، فراموش نکردند که وی چگونه به یک فیلمساز ایرانی به دلیل تراشیدن ریشهایش خرده گرفت و او را از دایره حزبالله خارج خواند و در گام بعدی مادر آن فیلمساز را صیغهای خواند و با این جمله جنجالی به پا کرد.
اکنون مردی با آن سوابق در رادیکالیسم از این سو افتاده است. او چندی مطالب تند و تیزی را علیه حاکمیت منتشر کرد بیآنکه بازداشت شود. در حالی که دیگران با مطالبی خفیفتر از آنچه نصیری مینوشت، بازداشت و دادگاهی میشدند. حال وی بیهیچ مانعی به خارج از کشور رفته و در گفتگو با بیبیسی، رضا پهلوی را شاهزاده میخواند و او را پیشاپیش بر سریر پادشاهی مینشاند و از جانب کسانی که در دوره سلطنت شکنجه شدند، زندان افتادند و ستم و ظلم دیدند، سخن میگوید و خواهان یک اتحاد نامقدس میشود.
آقای مهدی نصیری «این تذهبون»؟ به کجا چنین شتابان؟ شما آیا نماینده مهندس میرحسین موسوی هستید که از جانب او که سالها در حصر است، سخن میگویید؟ شما آیا نماینده جمهوریخواهان ایرانی هستید و سخنگوی آنها شدهاید؟ تاجزاده اگر قرار بود پیوندی با رضا پهلوی داشته باشد که در ایران نمیماند. از افکار فائزه هاشمی علیه سلطنتطلبان خبر دارید؟ نرگس محمدی چیزی در این خصوص نوشته که شما باور کردید باید چنین پیشنهادی بدهید؟
فردی که شما او را شاهزاده میخوانی، حتی نتوانست یک جمع پنج نفره را برای چند ماه دور هم نگهدارد؟ از کدام اپوزیسیون سخن میگویید؟ همان اپوزیسیون خائنی که کمر به تجزیه ایران و نابودی مردم بسته و هر روزه برای روسای جمهوری آمریکا و کشورهای دیگر نامه فدایت شوم مینویسد که تحریمهای اقتصادی علیه مردم را بیشتر کنند؟
فرض محال که محال نیست، اما آیا با این اتحاد نامیمون، ایران آباد میشود و در مدار توسعه قرار میگیرد؟ آیا مشکلات حل میشود؟ بیتردید شما با خیال خامی که دارید، کشور را به دامن یک خونریزی تمام عیار و جنگ داخلی سوق میدهید بدون اینکه دستاوردش توسعه و آبادانی ایران باشد.
مردم ایران به گواه تاریخ، همیشه از افراطیون لطمه دیدند. افراطیون چه در جایگاه چپ و چه از منظر راست با ناعقلانیگرایی سیاسی، بیشترین ضربات را بر پیکر این کشور زدهاند.
شما نیز اکنون در همان جایگاه نشستهاید و به دلیل اینکه دو دوره در حیات سیاسی جمهوری اسلامی به شدت ذیل رادیکالیسم فعالیت کردهاید، میتوان به قطعیت گفت، پیشنهاد غیرمنطقی شما ناممکن است. زیرا بین جمهوریخواهان و سلطنتطلبان، دریایی از اختلاف تاریخی و نظری وجود دارد که نمیتوان به سادگی از آنها چشم پوشید.
جواد امام، محمد علی ابطحی و محمود صادقی درباره گفتوگوی اخیر مدیرمسوول سابق کیهان با BBC، سخن گفتند
روزنامه اعتماد نیز نوشت: «سوپر حزباللهی دیروز که امروز رویکردهای براندازانه ارائه میکند.» این ترجیعبندی است که از دیروز و پس از مصاحبه مهدی نصیری و ارائه راهبرد از بین بردن فاصله از شاهزاده تا تاجزاده توسط بسیاری از چهرههای سیاسی به گونههای مختلف تکرار شده است. چهرهای که در سالهای ابتدایی انقلاب در دهه ۶۰ همکاری با کیهان را در قم آغاز کرد و بلافاصله پلههای پیشرفت را به سرعت پیمود و در شمایل چهره رادیکال جناح راست و سوپر انقلابی در کیهان، نسخههایی برای سرکوب منتقدان و دگراندیشان مینوشت.
نصیری که در حوزه متعلق به مکتب تفکیک (عدم ورود به حوزه سیاسی) بود در ادامه نهتنها به عرصه سیاسی ورود کرد، بلکه به اعتقاد بسیاری از تحلیلگران، بیش از اندازه در سیاست غوطهور شد و از گذشتهاش فاصله گرفت.
این، اما همه سرنوشت نصیری نبود؛ کار به جایی رسید که آرام آرام از سالهای انتهایی دهه ۸۰ نوع دیگری از کنشگری را برگزید و منتقد تند تصمیمات نظام شد. مسیری که به شکل و شمایل دیگر، توسط محسن مخملباف و بسیاری دیگر از چهرههای سیاسی بریده هم پیموده شده بود. چهرههایی که فعالیت خود را در عرصه سیاسی با اصرار در تحقق آرمانهای انقلابی آغاز میکنند. اما نهایتا با انکار همان آرمانها به خط پایان کنشگری سیاسی میرسند. مصاحبه نصیری در بیبیسی فارسی، اما در عرصه داخلی بازخوردهایی هم پیدا کرد.
محمود صادقی، چهره اصلاحطلب به این نکته اشاره کرد که: «اساسا بین تاجزاده، به عنوان یک اصلاحطلب دموکراسیخواه مخالف با قدرت متمرکز فردی و شاهزاده به عنوان نماد بازگشت به سلطنت موروثی فردمحور هیچ وجه اشتراکی وجود ندارد. ترسم نرسی به کعبهای اعرابی! کاین ره که تو میروی به ترکستان است...»
محمدعلی ابطحی، فعال سیاسی اصلاحطلب از مهدی نصیری، مدیرمسوول اسبق روزنامه کیهان انتقاد کرد و نوشت: «آقای مهدی نصیری سوپر افراطی حزباللهی دیروز حق دارد نظراتش تغییر کند و سوپر اپوزوسیون امروز شود. اما هم برای دیروزش و هم برای امروزش توهم مضر است. نه بولتننویسی و اظهارنظرهای تند حزباللهیاش در گذشته توانست ریشه اصلاحطلبی را برکند و نه مواضع فعلی اپوزوسیونیاش مورد قبول اپوزوسیونی قرار میگیرد که ۴۰ سال است در تلاش برای براندازی هستند و نیازی به تازهوارد از راه دور آمده ندارند. گفتهاند شکاف تاجزاده و شاهزاده باید برداشته شود. خودش میداند نه شاهزاده میتواند به تاجزاده نزدیک شود و نه تاجزاده علاقهمند به همکاری با شاهزاده است. مهندس موسوی، نرگس محمدی، فائزه هاشمی و تاجزاده هم، چون دلسوز این جامعه بودهاند در ایران باقی ماندهاند و در زندان و حصر هستند. بد پوست خربزهای زیر پای آقای نصیری انداختهاند تا تمامش کنند. هم از داخل حاکمیت و هم از خارج و از درون اپوزوسیون.»
با توجه به بازخوردهای موضوع «اعتماد» گفتوگویی را با جواد امام، دبیر کل مجمع ایثارگران برنامهریزی کرد تا درباره بخشی از دیدگاههای مطرح شده در این گفتگو بحث کند. امام با واکاوی گزارههای بنیادین اصلاحات به این نکته اشاره میکند که جمهوری مسیر طبیعی مشروطه ایرانی است و بازگشت دوباره به مشروطه در واقع نوعی عقبگرد محسوب میشود و فایدهای برای ایران نخواهد داشت. امام با واکاوی دیدگاههای چهرههایی، چون تاجزاده، موسوی و خاتمی رویکردهای افراطی چهرههایی مانند نصیری را برخلاف حرکت طبیعی اصلاحات ایرانی میداند.
صحبتهای اخیر مهدی نصیری با بیبیسی بازخوردهایی در فضای عمومی کشور پیدا کرده است. نصیری در این گفتگو با بردن نامهایی، چون تاجزاده، میرحسین موسوی و اصلاحطلبان، دیدگاههایی را مطرح کرده است. درباره این دیدگاهها نظری دارید؟
از آنجا که مهدی نصیری اسامی افرادی مانند مهندس میرحسین موسوی و مصطفی تاجزاده و سایر چهرههای اصلاحطلب را مطرح کرده، لازم است توضیحاتی درباره موضوع داده شود. این افراد مطرح شده، مواضع روشنی دارند و مشخص است سالهای سال در راستای تحقق مفاهیمی، چون آزادی، عدالت، تنشزدایی، شایستهسالاری و... فعالیت میکنند. البته من نماینده این دوستان نیستم، اما تا جایی که میدانم، فردی مانند مصطفی تاجزاده هرگز در مسیری حرکت نکرده است که نصیری ادعا میکند. مسیر اصلاحطلبان و مرزبندیهای آنان هم روشن است؛ مهدی نصیری نه از اصلاحطلبان نمایندگی دارد و نه میتواند از جانب افراد اصلاحطلب صحبت کند. پیشنهاداتی هم که در گفتوگوی اخیر خود طرح کرده، بیشتر در راستای انشقاق و تحتفشار قرار گرفتن جریانات داخلی بوده است نه دستیابی به انسجام. در واقع ایشان به دنبال دعوای جدیدی است. امروز بحثهای مرتبط با براندازی روشن شده به قول سید محمد خاتمی، شرایط امروز کشور به گونهای نیست که از طریق براندازی بتوان مطالبات مردم را محقق کرد. اتفاقا بسیاری از افرادی که نگران ایران و ایرانی هستند، هرگز نسخه براندازی را توصیه نمیکنند. شخصا نمیتوانم شخصیت چهرهای مانند مهدی نصیری را تحلیل کنم و ببینم این اظهارات با چه مبنایی سازگار است. نصیری یک چهره اصولگرای تند و رادیکال است که در رزومه او فعالیت در روزنامه کیهان درج شده است. امروز حسین شریعتمداری وارث دیدگاههایی است که قبلا توسط مهدی نصیریها پایهگذاری شده بود. در عین حال مشخص نیست آیا اظهارات نصیری در راستای یک پروژه تعریف شده، مطرح شده یا پای موارد دیگری در میان است.
چرا اینطور فکر میکنید. در ظاهر یک چهره سیاسی و رسانهای اظهاراتی را درخصوص موضوعی خاص مطرح کرده است، چرا فکر میکنید این رویکردهای مطرح شده، ابهاماتی دارد؟
بسیاری از دوستان اصلاحطلب، فعالان سیاسی و دانشگاهی، نقدهایی مبناییتر، علمیتر و در چارچوب منافع ملی کشور مطرح کردند و با مشکلات عدیدهای روبهرو شدند، اما مهدی نصیری هرگز دچار این مشکلات نشد. این موضوع کمی نیست. چرا در ساختاری که با کوچکترین نقدها برخورد شده، هیچ برخوردی با اظهارات تند نصیری نشده است؟ به نظر میرسد مهدی نصیری امروز قصد دارد، افراد و جریاناتی را علیه اصلاحات تحریک کند. قبل از مهدی نصیری، بسیاری از براندازان بیرون از کشور به بنبست برخورد کردند. اگر قرار به پویش مسیری در ایران باشد، مسیر اصلاحات است و اگر ساختاری قرار باشد این پروژه را پیش ببرد، این جریان اصلاحات است که میتواند این پروژه را راهبردی کند. نصیری ابتدا باید خود را تعریف کرده و تبار سیاسی خود را روشن کند. اگر مهدی نصیری بخواهد جریانی را مخاطب قرار دهد، باید جریان خودبرانداز داخلی و اصولگرایان رادیکال را مخاطب قرار دهد. او نماینده اصولگرایان تندرو و رادیکال کشور است. چه افرادی که برانداز هستند و چه افراد و جریاناتی که با رفتار، عمل و سیاستهایشان کشور را به سمت خودبراندازی سوق میدهند، به افکار و رفتار نصیری نزدیک هستند. مرزبندی اصلاحات کاملا روشن است. ما نگران آینده ایران، مردم، جوانان و زنان این سرزمین هستیم. اینکه ناگهان اصلاحطلبان و پهلوی ناگهان در کنار هم قرار داده شوند و ایدهای با عنوان از تاجزاده تا شاهزاده طرح شود، مشخص نیست از قوطی کدام عطاری بیرون آمده است.
آیا شما هیچوقت با مهدی نصیری صحبتی داشتهاید. از نزدیک او را میشناسید؟
زمانی صحبت محدودی با مهدی نصیری داشتم و ایشان تصور میکرد ممکن است سلطنتطلبان پایگاههای جدی در کشور داشته باشند. من به او پاسخ دادم که قطعا آنچه که بیرونیها ساخته و پرداخته کردهاند، برآمده از اشتباهات جمهوری اسلامی بوده است نه توان طرف مقابل. جمهوری اسلامی هر نقد و اعتراض داخلی را به ناحق به جریانات بیرونی و سلطنتطلبها منتسب کرده و به این شیوه برای آنها ارزش افزوده سیاسی ایجاد کرده است. معترضان داخلی و منتقدان داخلی اساسا نسبت چندانی با براندازان بیرونی ندارند. ضمن اینکه ظرفیتهای بسیاری در خارج از کشور وجود دارند که قلبشان برای ایران میتپد و حاضرند برای اصلاح وضع موجود هزینه دهند. این تصور که مردم ایران علاقه زیادی به تاج و تخت دارند یک توهم است. مردم ایران هزینههای بسیاری برای تحقق جمهوری دادهاند و این انقلاب هم خروجی عملکرد رژیم گذشته بوده است. نادیده گرفتن همه این مسیر و سپردن کشور به دست فرد و جریانی که هیچ عملکرد مثبتی طی ۵ دهه گذشته نداشته است، منطقی نیست. چهرههایی مانند خاتمی، تاجزاده و میرحسین موسوی شخصیتهایی هستند که برای این کشور و آرمانهای مردم هزینه دادهاند. آنچه منافع مردم را تامین میکند، جمهوری، دموکراسی، آزادی، حاکمیت قانون و تنشزدایی است. نمیتوان دوباره منافع و آینده مردم را به خطر انداخت و این آینده را دراختیار فردی سپرد که برای ایران و ایرانی اهمیتی قائل نیست و به دنبال به دست آوردن تاج و تخت خود است.
چه نسبتی میان این اظهارات و تندرویهای داخلی و خالصسازی مشاهده میشود؟
اگر امروز به وضعیت موجود و یکهسالاری موجود، خالصسازی، شکاف میان مردم و دولت و... نقدهای جدی داریم به این معنا نیست که قرار است مسیر سلطنتطلبی را در پیش بگیریم. اصلاحطلبان بدون مردم جایگاهی ندارند. مقولهای که حاکمیت فعلی به آن نیاز دارد، بازگشت به حاکمیت مردم و سنجش مقبولیت جریانات سیاسی در داخل کشور است. اگر اپوزیسیون ایرانی قرار باشد به سمت معامله با افراد و جریانات امتحان پس داده بروند، مقبولیتی در جامعه نخواهند داشت. در جمعبندی میتوان گفت که معلوم نیست صحبتهای مهدی نصیری آیا توسط خودش بیان شده یا پروژهای پشت این فرد است. تا شفافسازی نشود، نمیتوان تحلیل جامعی صورت داد. گذشته نصیریها روشن نیست. مهدی نصیری علیرغم اینکه خود را ذیل مکتب تفکیک تعریف میکند و این دیدگاه اساسا معتقد به مشارکت در حکومت و ورود به آن نبودند به فعالیتهای سیاسی ورود کرده است. آقای نصیری باید توضیح دهد چگونه از دل مکتب تفکیک به سمت فعالیتهای سیاسی و حاکمیتی کشیده شده و نهایتا سر از یک قلمروی برهوت و نامشخص در آورده است. ما هرگز به دنبال ترقی معکوس نبوده و نیستیم. باید همه ظرفیتهای کشور و ظرفیتهای خارج از کشور در یک راستا جمع شوند و برای توسعه و پیشرفت و آزادی ایران به کار برده شوند. مسیری که نصیریها طی میکنند، مشکوک است و بیشتر در راستای انشقاق و دعواهای سیاسی میتوان آن را دستهبندی کرد.
فارغ از اینکه مهدی نصیری کیست و چه گذشتهای دارد و درباره تاجزاده و شاهزاده چه گفته، درباره تجمیع ظرفیتهای جمهوریخواهان و اصلاحطلبان از یکسو و مشروطهخواهان از سوی دیگر صحبت کرده است. از منظر بنیادین آیا تمزیج و ترکیب این دو گفتمان (جمهوریخواهی و مشروطهخواهی) با هم امکانپذیر است؟
گفتمانی که ما در جریان اصلاحات دنبال میکنیم، در ادامه مسیر مشروطهخواهی است. اقتضای شرایط امروز ایران و گزارهای که پاسخ داده است، حاکمیت رای و نظر مردم است. هنوز نسخه مناسبتری ارائه نشده است. آنچه ما از آن دم میزنیم بحث جمهوری است. اگر قرار باشد اشتباهات گذشته دوباره تکرار شود و هزینههایی که ملت ایران از زمان مشروطه تا به امروز پرداختهاند کنار گذاشته شود، نوعی بازگشت به عقب است. همین امروز افراد و جریاناتی در داخل کشور حضور دارند که دانش و تجربه لازم برای اداره کشور دارند، تصور اینکه همه این تجربهها نادیده گرفته شده و استارت بازگشت به گذشته شود، اشتباه است. اقتضای امروز کشور نظام جمهوری است که مورد نظر اکثریت باشد. جمهوری هم به معنای رای و نظر اکثریت و حاکمیت قانون است. یکی از اشتباهات تحلیلی آن است که اشتباهات نظام جمهوری اسلامی با اشتباهات رژیم گذشته قیاس میشود درحالی که اگر اشتباهات رژیم گذشته نبود، اتفاقات سال ۵۷ رخ نمیداد و این همه هزینه متوجه کشور نمیشد. وقتی این همه هزینه برای حاکمیت مردم و قانون صورت گرفته باید تلاش کرد این ایده و آرمان محقق شود نه اینکه اشتباهات گذشته دوباره تکرار شود.
برخی معتقدند مهدی نصیریها از اصرار مطلق به انکار مطلق رسیدهاند. یعنی چهرههای تندرویی که در ادامه نوع متفاوتی از تندروی را تجربه میکنند. نظر شما چیست؟
اساسا تندروی و رادیکالیسم با جریان راست عجین است. تکلیف اصلاحطلبی با تندروی مشخص است، اساس اصلاحطلبی با میانهروی و خردورزی همراه است. روزی و روزگاری، نصیریها روبهروی مطالبات مردم ایستادند و تندروی کردند، امروز هم بدون اینکه نمایندگی از مردم داشته باشد درباره آنها صحبت کرده و راهکارهای مسالهساز ارائه میدهد. من شناخت دقیقی از مهدی نصیری ندارم، بنابراین اظهارنظری هم درباره ایشان ندارم، اما برایم قابل فهم نیست، مدیر مسوول سابق کیهان به جای نقد گذشته خود و جریانی که به آن تعلق داشت، به سمت تخریب و انشقاق و دادن نسبتهای ناروا به جریانات مختلف است. معتقدم خوب بود، نصیری این پیشنهاد را در ایران مطرح میکرد و دیدگاه فعالان سیاسی و مردمی را دریافت میکرد. میرحسین موسوی هر حرفی که زده و هر دیدگاهی را مطرح کرده در راستای مطالبات مردم بوده است. همواره هم بر حاکمیت قانون و اکثریت تاکید داشته، نمیتوان از جانب مردم صحبتی کرد که به جای انسجام، انشقاق میآفریند. ایشان در داخل باید به فکر انسجام نیروهای داخلی بودند نه در خارج. معتقدم که مخاطب ایشان هم براندازها و خودبراندازها هستند. ایشان باید از خاستگاه اصلی خود که خودبراندازهای داخلی و براندازهای خارجی است، صحبت کنند نه از جانب اصلاحطلبان. اصلاحطلبان با برانداز و خودبرانداز فاصله دارند و معتقدند باید به فکر حاکمیت اکثریت بود.